فشار دادن جوش، جوشیدن فشار/ شما هم مبتلایید؟

امروزه یکی از مهم‌ترین مسائل جهان که ذهن بسیاری از کارشناسان را به خود مشغول کرده، معضل جوش صورت است. پدیده‌ای که سالانه جوانان و نوجوانان زیادی را به کام خود می‌کشاند و بعد هم، دیگر، ولشان نمی‌کند.

چرا؟‌ این اولین پرسشی است که مطرح می‌شود. جامعه‌ی پزشکی و روانپزشکی معمولا ساده‌انگارانه ریشه‌ی موضوع را در تغییرات هورمونی، فشارهای عصبی و تغذیه جست‌وجو می‌کند. حال آن که نکته‌ای بسیار مهم در این میان وجود دارد که جامعه سال‌هاست با بی‌اعتنایی به آن بشرِ جوشی را در آمپاس شدید قرار داده‌است: فشار.

آیا فشار دادن جوش‌ همواره تاثیر منفی دارد؟ دانشمندان هنوز به نتیجه‌ی قطعی نرسیده‌اند. اما آنچه می‌دانیم این است که مسلما همه‌ی جوش‌ها فشاردادنی نیستند. پس چرا هر روز به آمار فشارندگان افزوده‌می‌شود؟

در این راستا به سراغ شماری از بیماران رفته‌ایم. از آن جا که جوش‌ها انواع متفاوتی دارند، اثبات این که چه صورتی خودجوش است و چه صورتی ماه‌ها زیر فشار بوده، کار آسانی نیست. اما جالب این است که بعضی افراد به صراحت به این عمل اقرار ‌کرده و حتی به آن افتخار‌می‌کنند.
(در این گزارش به درخواست بیماران از اسامی مستعار استفاده ‌شده‌است.)

پوریا 18 ساله می‌گوید:

«اولا که پوست خودمه، اختیارشو دارم. بعدشم، شما هر دکتری می‌‌خواین بیارین من قانعش کنم. بابا من تجربه‌‌شو دارم. قشنگ دیده‌م که چرک تو جوش چه دست و پایی می‌زنه که بیاد بیرون. دارم کمک می‌کنم به پوست راحت‌تر کارشو بکنه. تا پای چوبه دارم ببرینم،‌ سر حرفم هستم. امیدوارم زودتر علم پیشرفت کنه و به حرف من برسین.»

دکتر افشار، از برترین فشارشناسان کشور، می‌گوید: «اتفاق جدیدی نیست. بیشتر افراد بعد از مدتی که این کار را انجام دادند، به این نتیجه می‌رسند که ضرری ندارد و دیگر عذاب وجدان اولیه را هم ندارند. متاسفانه اینان متوجه نیستند که تاثیرات این عمل به مرور نمایان می‌شود.»

چرا فشار؟

اگر بخواهیم علل امر مزبور را بررسی کنیم، باید به سراغ نمونه‌های آماری برویم. تحقیقات نشان می‌دهد اغلب جوانانی که به سراغ فشار دادن جوش می‌روند، از وضعیت خانوادگی نامناسب یا شرایط روحی وخیم رنج می‌برند. شرایطی که اختیار و اراده‌ی افراد را مختل کرده، آنان را آهسته به دام می‌کشاند. معمولا اگر به دفعه‌ی اول رجوع کنیم، ریشه‌ی تمام مشکلات پیدا می‌شود. با این وجود اغلب متقاضیان دفعه‌ی اول را به یاد نیاورده، یا آن را به نحوی تحریف می‌کنند.

 مریم، 23 ساله یکی از معدود افرادی است که روایتش را به دقت بازگو می‌کند. روایتی که متخصصان صحت آن را تایید کرده‌اند.

مریم، جوگیر کوچک

«تازه از کارم اخراج شده‌بودم. پدر و مادرم طردم کرده‌بودن. هیچ دوستی نداشتم. احساس می‌کردم بود و نبودم تو دنیا هیچ فرقی نداره. اون شب با چشم‌های پف‌کرده و شکم گرسنه به خونه اومدم و بالاخره تصمیممو گرفتم. تیغ آرایشی رو برداشتم و خواستم رگمو بزنم، اما قبل از اون باید یه بار دیگه چهره‌ی بدبخت خودم رو می‌دیدم. ابروهای نامرتب، چشم‌های قرمز و سیبیل‌های دراومده… یه دفعه چیزی تو صورتم دیدم. یه نقطه‌ی مشکی بالای لبم. اون نقطه‌ی لعنتی. نقطه‌ی شروع.

نمی‌دونستم چیه. احتمالا یه جوش سرسیاه بود. اما اونجا؟ نوک مثلث لبم؟ همیشه مادرم می‌گفت اگه به جوش‌های صورتت دست بزنی‌ اونا بزرگ می‌شن و زندگیتو فتح می‌کنن. اما حالا که دیگه زندگی‌ای نداشتم فکر‌کردم یه بار فشارش بدم و ببینم اون تو چه خبره. می‌دونین،‌ من همیشه تو زندگیم به حرف دیگران گوش‌داده‌بودم. گفتم یه بارم کاری رو بکنم که خودم می‌خوام.

فشارش دادم. تغییری نکرد. چشمام سریع پر از اشک شد. اما شنیده‌بودم که جوش‌های سرسیاه آتش‌فشان‌هایی هستن که تا وقتی فعالشون نکنی، نه پس‌ میرن نه پیش‌ میان. بیشتر فشار دادم. بیشتر…

یه دفعه انگار پمپ انرژی بود که فشار می‌دادم. احساس فوق‌العاده‌ای بود. چیزی شبیه یه کرم کوچیک با سری سیاه و بدنی سفید، آروم اومد بیرون. شل و ول نبود. ضخامت داشت. از دیدنش سیر نمی‌شدم. آروم برش داشتم و دستمو مالیدم به شلوارم. رفتم صورتمو شستم تا ببینم اثری ازش می‌مونه یا نه. وقتی برگشتم، ماتم برد. پشت لبم، نه قرمز بود، نه حتی سوراخ ریزی دیده‌می‌شد. حالا دو طرف لبم کاملا قرینه‌ بود. اصلا به نظر نمی‌اومد کار بدی باشه. فقط یه کرم کوچیکو از جای اشتباهی نجات‌ داده‌بودم! با تیغی که درآورده‌بودم موهای پشت لبمو زدم و رفتم خوابیدم. اونقدر هیجان‌زده بودم که یادم‌ رفت خودکشی ‌کنم.»

اما مریم نمی‌دانست که این تازه شروع ماجراست.

عطش بی‌پایان

می‌توان این‌طور استنباط کرد که کمبود عزت نفس و احساس عدم کنترل بر زندگی یکی از مهم‌ترین دلایل گرایش به فشار دادن جوش است. البته موردی هست که گول‌خورده‌ی مزبور به درستی به آن اشاره کرد. جوش سرسیاه بالقوه کاری نمی‌کند تا وقتی که به حرکت درآورده‌شود. اما نکته‌ این است که اغلب افراد لذت حاصل از این نوع فشار را در جوش‌های دیگر می‌جویند.

معمولا اگرچه دفعات اول فشار دادن جوش برای خلاصی از ظاهر بد جوش است اما به مرور خواسته‌ی افراد از این عمل کاملا عوض می‌شود. تا حدی که بسیاری از آنان پیش از شروع، نمود اسف‌بار جوش ترکیده را تصور می‌کنند اما هوی و هوس به قدری آنان را فرا می‌گیرد که لذت آنی برآمده از فشار دادن جوش را به هر چیزی ترجیح می‌دهند.

دکتر افشار می‌گوید: «این موضوع پدیده‌ای است که ما آن را علاقه به پر کردن خلاء می‌نامیم. علاقه‌‌ای وسواس‌گونه به این که در هر چیزی تغییری ایجاد شود. افراد مبتلا به این سندروم، در هر چیزی کاری برای انجام دادن می‌یابند. این افراد اغلب تیک‌های عصبی یا اختلالات فکری دارند. آن‌ها معمولا دوست دارند قورمه‌سبزی‌شان پرلوبیا باشد تا لوبیاهایش را جدا کنند. پیتزایشان کم‌سس باشد تا به آن سس بزنند. بند کفششان مدام باز شود تا دوباره آن را ببنددند. ازدواج بدی بکنند تا بتوانند جدا شوند. متوجه هستید؟ دامنه‌ی تاثیرات و ریشه‌های مسئله‌ی فشار بسیار گسترده‌تر از چیزی است که مردم تصور می‌کنند. متاسفانه همین تصور غلط سال‌ها است سبب بی‌اعتنایی مسئولان به این مقوله شده‌است.»

یکی از این موارد، آیدا است. این نوجوان 14 ساله، زندگی مرفه و آرامی دارد. اما چه شد که به دام این بازی مرگبار افتاد؟ او مدت‌ها بود که با جوش‌هایش به شکلی مسالمت‌آمیز زندگی می‌کرد. تا این که با ماسکی فوق‌العاده آشنا شد.

آیدا، خوگرفته به جوش

« حسابی خرج کرده‌بودم. هشت لایه ماسک لایه‌بردار از شب تا صبح روی صورتم مونده‌بود. وقتی بیدار شدم، پوستم مثل نقره می‌درخشید. بالاخره زیبا بودم! مثل چند سال پیش. در طول روز هر بار که از کنار آینه رد می‌شدم، قبل از این که ازش چیزی بپرسم می‌گفت: تو! تو! معلومه که تو!

احساس غرور می‌کردم. انگار قادر بودم هر کاری بکنم. اما دیگه کاری نبود که بخوام انجام بدم. مثل اینه که به پایان دنیا رسیدی و دیگه چیزی نیست که انتظارشو بکشی. هیچ چیز. همین که این فکر تو سرم اومد از وحشت به خودم لرزیدم. به خودم گفتم: نباید تموم شده‌باشه. رفتم جلو. چسبیدم به آینه. بیشتر از همیشه. التماس می‌کردم: چیزی به من نشون بده. خواهش می‌کنم. تا این که دیدمش: یه نقطه‌ی ریز روشن بود کنار دماغم. تو یه لحظه، چند ثانیه‌ی آینده مثل برق از جلوی چشمم گذشت. شنیده‌بودم که این کار درد داره. سوزش، التهاب، زخم… به خودم گفتم: نه. تو این کارو نمی‌کنی. اما دیگه دیر شده‌بود…»

(جهت اجتناب از آزار مخاطبان عزیز،‌ ادامه‌ی این سخنان بازگو نمی‌شود.)

جوشندگان کهنه‌کار

ممکن است این سوال به وجود بیاید که اگر مسئله‌ی جوش فقط گریبانگیر جوانان است، پس آیا می‌توان گفت که مشکل به مرور زمان حل می‌شود؟ دکتر افشار پاسخ ما را می‌دهد:« ببینید، همه می‌دانند که با افزایش سن، احتمال بروز جوش کم می‌شود. اما در اینجا دو مسئله وجود دارد. اول این که هر فشاری،‌ پوست را تحریک می‌کند تا به جوش‌سازی ادامه دهد و دوم این که لزوما با گذشتن از سن جوش، تمایل افراد به فشار دادن جوش تغییری نمی‌کند.»

آمار نشان می‌دهد که عادت‌های مرتبط با فشار پس از مدتی به شکلی هیستریک شروع به گسترش می‌کنند. مثلا فردی پس از فشار دادن چندین جوش چرکی چنان احساس سرمستی می‌کرد که حالا بی‌اختیار داشت خال‌های خود را فشار می‌داد.

احمد، 43 ساله، می‌گوید: «آخرین بارو خوب یادم میاد. اون روز خسته بودم. سرم درد می‌کرد. ماه‌ها بود که سراغش نرفته‌بودم. اما به خودم گفتم همین یه بار. فقط محض تفنن. رفتم جلوی آینه. چیزی دیده‌نمی‌شد. همش ریش بود و جوشای سرسیاه کم‌جون. دیگه ناامید شده‌بودم. یه دفعه به خودم اومدم و دیدم دارم دو طرف بینی‌مو فشار می‌دم. آره. می‌خواستم بینی‌مو از جا دربیارم. تو اون لحظه انگار هیچ اختیاری از خودم نداشتم. تا این که همسرم اومد و همونطور که جیغ می‌زد منو به اورژانس سپرد.»

محل مناقشه: تاثیر اراده

اما آیا فردی چون احمد در اینطور موارد واقعا کنترلی روی خود ندارد؟ دکتر جوشقانی از روانشناسان خبره در زمینه‌ی جوش می‌گوید:

«معمولا عوامل عصبی را در صدر دلایل تولید و گسترش جوش در نظر می‌گیرند. اما نکته‌ی بسیار ظریفی در این موضوع وجود دارد: تاثیر اراده. در واقع می‌شود گفت چیزی که جوش‌های اولیه را به وجود می‌آورد، احتمالا هیجانات درونی است؛ اما جوش‌های به وجود آمده یا پرورش‌یافته در اثر فشار که ما به آن‌ها جوش‌های ثانویه می‌گوییم، متاثر از عوامل «بیرونی» هستند. مثلا در نظر بگیرید که خبر بدی به فرد بیمار می‌رسد. تا بدن فرد بخواهد بفهمد که چه اتفاقی افتاده حداقل چندین ساعت طول می‌کشد. پس چرا جوش‌ها به سرعت ظاهر می‌شوند؟ اگر دقت کنید، نقاط مستعد حمله همیشه گوشه‌ای هستند اما فرد به آن‌ها بی‌توجه است. به محض این که یک شوک عصبی به فشارنده‌ی در حال ترک وارد می‌شود، اولین اقدام او خنثی کردن این مین‌های پنهان خواهد‌بود.

یا تصور کنید فردی را که پول زیادی از دست داده‌است. او روبروی آینه می‌آید و تصمیم می‌گیرد جوشی را فشار دهد. اما نه با این توجیه که باید خشمم را خالی کنم، بلکه به خود می‌گوید: اگر نمی‌توانم پولم را پس بگیرم، حداقل می‌توانم به قدر یک نقطه‌ی کوچک، دنیا را به جای تمیزتری تبدیل کنم. یک فشار کوچک، فقط برای این که آن نقطه‌ی چرب زرد بیاید بیرون. می‌بینید؟ تاثیر عوامل عصبی که می‌گوییم منظور این است.»

بررسی موارد متعدد نشان می‌دهد که بیشتر چرخه‌های جوشی به همین شکل آغاز می‌شوند. فرد به طور اتفاقی جوشی کوچک، سرسیاه یا خشک را فشار داده و به نتیجه‌ی مثبتی می‌رسد. سپس تلاش می‌کند تا این تجربه‌ی خوشایند را تکرار کند. چرخه‌ی عادت شکل می‌گیرد.

جوشش چرخه‌ی عادت

یک: فشار دادن جوش و سپس درد
دو: نجات کرم کوچک زشت
سه: ترشح هورمون‌‌های لذت

اما نکته‌ این است که این تجارب همواره یکسان نخواهد‌بود. در واقع اگر پوست یک نفر به یک جوش ابتدایی واکنشی نشان نداد، هیچ تضمینی نیست که در مواجهه با جوش‌های دیگر نیز همین برخورد را داشته‌باشد. عموما جوش‌های مناطق نرم مثل لپ، سخت‌تر فشار داده‌می‌شوند و در نتیجه احتمال خطا نیز در آن‌ها بیشتر است. خطایی که معمولا سبب زخم و خون‌ریزی می‌شود.

بهادر، 27 ساله می‌گوید:

«اون روز یادمه فقط یه فشار کوچیک بهش دادم. فقط در حدی که خیالم راحت بشه. چیزی بیرون نیومد. معلوم شد که اصلا چیزی اون زیر وجود نداشته. لعنت! فقط یه سوظن الکی! ولی خب می‌دونستم که با این کار رسما کارت دعوت فرستادم برای یه جوش اساسی.

یه قانونی هست که جوش‌کارای حرفه‌ای خیلی روش تاکید دارن. میگه مار خفته رو بیدار نکن اما اگه کردی، باید تا تهش بری. هیچی بدتر از جوشی که تا نصفه فشارش دادی نیست. چون تا وقتی تا نصفه فشارت نده دست‌ برنمی‌داره.

بیشتر فشار دادم. اما چرکی در کار نبود. فقط خون بود که فواره می‌زد. به خودم می‌گفتم خب، چاره‌ای نیست. باید ادامه بدی. اما هیچی نبود غیر از خون‌ریزی بیشتر. از اولم می‌دونستم که تو خالیه، انگار خودمو گول می‌زدم. نمی‌دونم این لامصب چی داره که آدمو ول نمی‌کنه.»

اما وقتی که یک جوش غیرفشاری ترکانده‌می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟

دکتر جوشقانی پاسخ ما را می‌دهد:«به محض تحریک نقطه‌ی خاموش، محرک‌های حسی با قدرت پاسخ می‌دهند. بسته به این که نقطه‌ی مد نظر چقدر حساس بوده‌باشد، اشک‌ها به تناسب جاری می‌شوند. ضربان قلب بالا می‌رود. فرمانده‌‌ی ارگان فریاد می‌زند: عملیات رعب و وحشت! حجم‌ توخالی! نقطه‌ی ریزی که تا چند ثانیه پیش فقط منفذی بود کمی بازتر از بقیه، حالا به شکل دایره‌ای سرخ به قطر یک سانتی‌متر در آمده‌است. چیزی آن زیر نیست اما این اقدام دفاعی پوست است برای جلوگیری از فشار بیشتر.

ناخن‌ها که وحشت‌زده شده‌اند، بی‌اختیار فقط فشار می‌دهند. جوش حالا آتشفشانی کم‌جان است که فرد او را به مبارزه فرا می‌خواند. اما خب، آتشفشان حتی با تخلیه‌ی کامل هم قرار نیست به سرعت تخت و محو شود.

اشک‌ها بیشتر و بیشتر جاری می‌شوند، ناخن‌ها سراسیمه نقاط اطراف را هم فشار می‌دهند، حالا وضعیت کاملا به صورت اضطراری درآمده‌است. فرد از آینه فاصله می‌گیرد و آتشفشان‌های فعال سرخ‌رنگ را می‌بیند. وحشت‌زده به دست‌هایش نگاه می‌کند: من چه کار کردم؟

حال چه باید کرد؟ خیار؟ عسل؟ لیمو؟‌ آلوئه‌ورا؟‌ فرد نفس عمیقی می‌کشد و احساس می‌کند قدرت تفکر ندارد. چشم‌هایش را می‌بندد و باز می‌کند. کاش کابوس بود. نه همه چیز واقعی است. بله. این است حال کسی که به نبرد با خود می‌رود.»

محققان سال‌ها متعجب بودند که با وجود چنین نتایجی چرا فرد دوباره کار خود را تکرار می‌کند؟ نگاهی به آمار نشان می‌دهد که اغلب افراد حتی بعد از دردناک‌ترین تجارب هم فشارها را کم نکرده، گاهی حتی با شدتی بیشتر آن‌ها را تکرار می‌کنند. جالب این که بیشتر افراد از نتیجه‌‌ی کار غافلگیر می‌شوند. زیرا به خود تلقین کرده‌اند که اتفاقات بد فقط در گذشته و به دلیل بی‌تجربگی رخ داده و این بار همه چیز متفاوت خواهدبود.

چه باید کرد؟

می‌دانیم که هر جوشی حرفی دارد. شرمی سرکوب‌شده؟ خشمی فروخفته؟ هر کدام از این‌ها می‌تواند آغاز یک چرخه‌ی جوشی غلیظ باشد. چرخه‌ای که با بی‌توجهی تنها آن را قوت می‌بخشیم. پس راه حل چیست؟

دکتر افشار تاکید می‌کند: «ببینید، فشار به خودی خود، کار بدی نیست. در برخی موارد تنها راه حل است. اما باید با توجه به محل جوش، نوع پوست، و نوع جوش انجام شود. مثلا بسیاری از افراد جوش‌های زیرپوستی را فشار داده و آن‌ها را زخم‌های روپوستی تبدیل می‌کنند. در حالی که همه چیز قرار بوده همان زیر تمام شود. متوجه هستید؟‌ این کارها نیاز به متخصص دارد. مثلا فرض کنید که من متوجه یک تومور سرطانی در بدنم می‌شوم. چه کار باید کرد؟ همین الان این کارد میوه‌خوری را بردارم، پوستم را بشکافم تا آن را خارج کنم یا بروم پیش پزشک؟

البته تاکید می‌کنم که ما در کلینیک‌ها تمام تلاشمان را می‌کنیم، اما اگر فرد خود تمایلی نداشته‌باشد، تغییری حاصل نمی‌شود. چرا که سودای فشار دادن جوش به سادگی فراموش نخواهدشد.»

از هیتلر بپرس

دکتر جوشقانی بحث را تکمیل می‌کند:

«معمولا گفته می‌شود که با گذار از سن بلوغ، معضل جوش کمرنگ می‌شود. اما اگر ادامه پیدا کرد، می‌توان به فرد در رابطه با فشارنده بودن مشکوک شد. بنده اصلا نمی‌خواهم افراد را به قضاوت یکدیگر تشویق کنم، اما فقط من ‌باب اهمیت این موضوع، از دید روانشناسی مسئله را برایتان باز می‌کنم.

ما تلاش بسیاری برای بهبود بیماران می‌کنیم که متاسفانه همانطور که دکتر افشار اشاره کردند، در بسیاری از موارد نتیجه نمی‌دهد؛ چون مسئله در عمق شخصیت فرد ریشه دارد. اما در موارد مثبت، فرد به طور کلی شخصیت متفاوتی پیدا می‌کند.

باور کنید یا نه، جوش‌ها آینه‌ی تمام‌نمای شخصیت انسان هستند. به چهره‌ی هیتلر نگاه کنید، آیا متوجه جای جوش‌های فشارداده‌شده می‌شوید؟‌ تصور کنید جوانی را که هر شب بدون تماس دست با جوش‌های ریز و درشت، مظلومانه پوست‌های خیار را بر صورت می‌گذارد و به خواب می‌رود. آیا شخصیت این فرد می‌توان مشابه فشارندگان باشد؟  قطعا خیر.

این طور بگویم. کسانی که از روش‌های صحیح درمان می‌شوند، به مراتب سالم‌تر از دیگران، حتی من و شما هستند. در واقع نوعی صلح‌طلبی در این افراد پرورش می‌یابد که در نوع خود منحصربفرد است. متاسفانه بی‌جوش‌ها هم در بسیاری از موارد این خشونت نهفته را دارند، اما اطرافیان متوجه آن نمی‌شوند. چرا که فرد جوش نمی‌بیند وگرنه فشارنده‌ی ماهری است. که در این مورد توصیه می‌کنم همه‌ی افراد سالی یک بار به جوش‌شناسان مراجعه کرده و تست خشونت بدهند.»

یک تست ساده

موضوعی که هنوز برای دانشمندان مبهم مانده، این است که افراد خشن بیشتر به سمت فشار دادن جوش می‌روند یا افراد فشارنده به تدریج خشونتی عمیق را در خود نهادینه می‌سازند؟ متاسفانه هیچ کس نمی‌تواند تصور کند افرادی که به ظاهر ساکت و محجوب هستند، چقدر توانایی خشن بودن دارند و همین است که بررسی موضوع را پیچیده‌ می‌کند. با این حال دانشمندان همچنان به تحقیقات فشاری خود ادامه می‌دهند.

جوش‌ها در زندگی همه‌ی انسان‌ها وجود دارند، اما در این میان کسانی که می‌توانند نسبت به آن‌ها بی‌اعتنا بمانند، همان افرادی هستند که نظر جوش‌ را نسبت به خود تغییر داده، او را وادار به عقب‌نشینی می‌کند. نحوه‌ی برخورد شما با جوش، نگرش شما به زندگی‌ را نشان می‌دهد. جالب است بدانید آمار نشان می‌دهد افرادی که از همان ابتدا از این بازی خونین انصراف می‌دهند، 73 درصد کمتر از دیگران متقاضی دعوا، جنگ، تجاوز، قتل و هر نوع کثافت‌کاری می‌شوند.

حال اگر پس از خواندن این مطلب، به فشارنده بودن خود شک کردید، می‌توانید این تست کوتاه را انجام دهید. به تصویر زیر نگاه کنید و صادقانه بگویید اولین حسی که پیدا کردید، چه بود.

پوست آماده‌ی فشار دادن جوش. آیا تحریک می‌شوید؟

شما چه فکر می‌کنید؟ آیا شما هم تجربه‌ی فشار داشته‌اید؟ در لحظه‌ی این عمل چه احساسی داشتید؟ آیا مواردی بوده که در آن فشار را مفید بیابید؟ نظر خود را برای ما بنویسید و اگر این گزارش را مفید یافتید، آن را برای جوشندگان اطراف خود ارسال کنید.


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

16 پاسخ به “فشار دادن جوش، جوشیدن فشار/ شما هم مبتلایید؟”

  1. محمدرضا عاشوری نیم‌رخ

    خدا رو شکر من صورتم جوش‌پذیر نبوده :)) ولی خدایی خیلی کار حال بهم زنیه جوش ترکوندن.
    مطلب با نمکی بود. مرسی

    1. سارا نیم‌رخ
      سارا

      خدا رو شکر واقعا:)
      خواهش می‌کنم. ولی این بحران جدیه، لطفا به بانمک تقلیلش ندید. سپاسگزارم.

  2. DavidCrade نیم‌رخ

    Hello. And Bye.
    google404
    hjgklsjdfhgkjhdfkjghsdkjfgdh

    1. سارا نیم‌رخ
      سارا

      تو یکی رو دلم نیومد پاک کنم
      😂💋

  3. امیر جواهری نیم‌رخ
    امیر جواهری

    سلام.
    برام سواله چرا وبلاگتو توی دوستان متممی ثبت نمی‌کنی؟ لطفا ثبت کن.
    هم خیلی ها که مثل من عادت دارن بعضی از مطالب اونجا رو بخونن، نوشته هاتو میخونن و هم اینکه بنظرم حجم چرت و پرتای اونجا بیشتر از قبل شده و احتیاج به تعادل داره.

    1. سارا نیم‌رخ
      سارا

      سلام
      خودمم هر روز اونجا رو چک میکنم. دوست دارم یه موقع اسمم توش باشه.
      ولی هنوز 150 امتیاز ندارم که کامنت بذارم…! که قسم میخورم بعد کنکور سریع بدارم. البته مانع بعدی هم خجالته که در این باره قولی نمیدم.:)
      ولی خیلی ممنونم که اینو گفتین.

  4. نجمه نیم‌رخ
    نجمه

    روایت است که صدرا هم انگشت توی بینی کردن و شکستن قولنج مفاصل را معادل این رهیدنهای فشاری شاد میداند…برسد روزی که رهندگان فشاری بسیاری از سراسر جهان دور این پست خیمه بزنند و بگن عه منم… اونوقت ببینم اینا برای تو قبولی دانشگاه و آخر عاقبت مشه یا نه🤨

    1. سارا نیم‌رخ
      سارا

      اصلا از کجا معلوم فشار جامعه برای دانشگاه قبول شدن از ریشه‌های فشار جوش نباشه؟
      یه ضمیمه به متن اضافه کنم؟

  5. نجمه نیم‌رخ
    نجمه

    توی دوران نوجوونی من‌ دخترای بزرگتر اغلب روی دستشون زگیل داشتن جوری که برای من شده بود نماد بزرگ شدن. بالاخره من هم زگیلدار شدم😆 بعد با شیره برگ‌انجیر سوزوندمش و قشنگ رفت…چند سال پیش هم یه میخچه روی انگشت کوچیکه پام‌ را با سنگ پا چنان ساییدم که غلفتی افتاد بیرون نه ردی نه خونی..یهو درد بدش غیب شد جات خالی……

    1. سارا نیم‌رخ
      سارا

      این حس بزرگ شدن رو منم داشتم. کلاس پنجم یادمه دوستم وسط پیشونیش یه جوش زده‌بود. و خب چون تو اون سن هنوز این پدیده اینقد عادی نبود ازش پرسیدم اون جوشه وسط پیشونیت؟ نمی‌دونم توهم من بود یا واقعا هر دومون این حس عجیبو داشتیم که به نظرم اومد با غرور و وقار و شهامت خاصی جواب داد:‌ بله!
      و همین مکالمه دو سال بعد میتونست پر از سرافکندگی باشه.

  6. سارا نیم‌رخ
    سارا

    نویسنده ی عزیز،
    اول اینکه دوست داشتم صاحب جوش های عکس پایانی، همین الان کنار من بود.

    دوم اینکه لذت، همه تقصیر لذت است…

    ما در فامیل افرادی به مراتب متخصص تر از من در زمینه ی جوش داریم که برخی نظریه هایی هم درباره جوش دارند…
    یکی از دختر های فامیل به چنان تفکر و جهان بینی در مورد جوش رسیده است که بر نفس اماره ی خود فائق آمده و جوش های خوندار را دست نمیزند(که من در این زمینه به اون حسودی میکنم، اما خب منم تونستم نوشابه خوردن خود را سالها قطع کنم) ، اما با دیدن جوش سر سیاه سر از پا نمیشناسد…
    بزرگترین پروژه ی این دختر فامیلمان، در آوردن جوشی بسیار بسیار بزرگ در گوش بنده خداییست، که اول با سوزن پوست را از روی جوش برداشته، سپس تلاش خود را شروع کرده که گویا زمان زیادی به طول کشیده، و در پایان آنقدر جوش بزرگ بوده که حفره ی خالی بعد از آن بسیار جالب بود و باورنکردنی…او از این صحنه ی لذت و خشونت فیلمی گرفته و هر بار که آن را میبیند لذت عمیقی میبرد…

    و شاید آنجا ترس دارد که آرزو میکنی کاش جوش های سرسیاه بیشتر داشتی…

    1. سارا درهمی نیم‌رخ
      سارا درهمی

      دوست عزیز
      در ابتدا متشکرم از اعتراف صادقانه‌ی شما؛ لطفا سریع‌تر جهت درمان اقدام کنید.
      ما در بین نمونه‌ها هیچ گونه جوشِ گوشی یا گوش جوشی نداشته‌ایم. موردی که نقل کردید به نظر بسیار جذاب می‌آید و می‌تواند نکات بسیار ارزنده‌ای را برای ما روشن کند. در این باره با شما تماس خواهیم گرفت.
      در جمله‌ی آخر نیز به نکته‌ی بسیار زیبایی اشاره نمودید. چنان که حضرت حافظ نیز می‌فرماید:‌ دردم از یار است و درمان نیز هم…

    2. مجید نیم‌رخ
      مجید

      آقا من دیوانه جوشم .اینجور بگم سه چهام دانلودهای من فشار دادن جوشه.

      1. خود مجیدم نیم‌رخ
        خود مجیدم

        من ۴ سالم بود همه پماده ها رو با سوزن سوراخ میکردم تا حالش رو ببرم. رویهه مبل رو تیغ کشیدم تا ابرهاش بزن بیرون دلم حال بیاد .
        آخه بچه چهار ساله که مادر دبیر. و پدر کارمند بانکه عقده فرو خورده داره؟

        1. بازم مجیدم نیم‌رخ
          بازم مجیدم

          راستی الان هم ۴۳ سالمه تا همین الان ساعت ۶ صبح دارم جوش دانلود میکنم. معلم هم هستم . اینها رو میگم که اگر قراره اتیلایی .هیتلری چیزی بشم زودتر برم تو کارش.

        2. سارا نیم‌رخ
          سارا

          آخه مگه به شغل پدر مادره:/
          این ارتباطی که بین پماد و جوش و حتی رویه‌ی مبل برقرار کردین خیلی جالب بود… الان داره هی مثال تو ذهنم میاد.:)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *