بهترین منابع کنکور هنر چیه بالاخره؟ منابع آزاد؟ کتاب درسی؟ کمکدرسی؟ واقعا چه غلطی باید بکنیم و چرا هر کسی یه چیزی میگه؟ مگه این کنکور هنر لعنتی حساب کتاب نداره؟
خب اولا که نه. نداره:) یعنی صد درصد نداره. ولی همینقدر حساب کتابی که داره برای یه رتبهی زیر صد کافیه. قبل از این که بپرم سر اصل مطلب، امیدوارم این پست (چگونه کنکور هنر بدهیم؟) رو خونده باشین، چون من اینجا فرض میگیرم که اون مطالب رو میدونین. مهمه که بدونین.
به نظر من چیزی تحت عنوان بهترین منابع کنکور هنر وجود نداره. ولی من اینجا منابعی رو میگم که خودم خوندم و نتیجه گرفتم یا از دوستای کنکوریم و مشاورها شنیدم. پیشفرضم هم اینه که شما هم حوصلهی خوندن منابع متعدد ندارین و ترجیح میدین هر درس رو با یه کتاب ببندین. (البته که نمیتونین.:)
از اختصاصیها شروع میکنم که بیشتر آدمو گیج میکنه. کلا برای همهی اختصاصیا یه سری منابع آزاد وجود داره، یه سری کتاب درسی وجود داره و یه سری کتاب کمکدرسی. خب قاعدتا درسیها و کمکدرسیها رو از رو منابع آزاد نوشتن. ولی خب آیا ما میتونیم اون همه کتاب رو بخونیم؟ آره شاید بتونیم ولی راههای منطقیتری هم وجود داره.
تو ویدیوی زیر چیزهایی رو میگم که خیلی مهمه قبل از شروع کنکور هنر بدونید. (با روشن کردن ویپیان پدیدار میشه!)
و تو این یکی هم همین منابع رو توضیح دادهم برای کسانی که حوصلهی خوندن ندارن!
کمی در باب نحوهی رتبهبندی در کنکور هنر
احتمالا میدونید ولی یه توضیح بدم:
توی کنکور و هر آزمونی که میدید، بیشتر از یه رتبه براتون میاد. این که کدومش رتبهی اصلیه، بستگی به این داره که اولا کجا زندگی میکنید و بعد چه رشتهای رو مد نظر دارید. کلا رتبهی کشوری هیچ جا مهم نیست و فقط به درد این میخوره که ببینید حدودا کجای کار وایسادین و مثلا برای عملی چقد رقیب دارین. پس رتبهی منطقه رو نگاه کنید. حالا کدوم زیرگروه؟ اونی که کمتر شده؟ نه لزوما. اونی که مربوط به رشتهی مورد علاقهتونه.
بسته به رشتهای که میخواین قبول شین، ببینید باید برای کدوم درس وقت بیشتری بذارید. مثلا من که زیرگروه چهار بودم بیشترین وقت رو برای درس خلاقیت نمایشی گذاشتم که برام ضریب چهار رو داشت.
یه رتبهی کل هم میاد که معمولا وقتی میپرسن رتبهت چند شده اونو میگیم! یه جورایی انگار میانگین همهی رتبههاست. ولی در واقع به دردی نمیخوره و دانشگاه برای قبولی شما به اون توجهی نداره. پس قبل از خوشحال یا ناراحت شدن، به رتبهی زیرگروه سهمیه مراجعه کنید! (البته اگه قراره عکستون رو تو روزنامه بزنن یا جایزهای چیزی بهتون بدن، رتبهی کل مهمه!😀)
خب. از اختصاصیها شروع میکنم که گیجکنندهتره.
بهترین منابع دروس اختصاصی کنکور هنر
بهترین منابع کنکور هنر: درک عمومی هنر
درک عمومی هنر اولین درس دفترچهس و شامل سی تا سواله که میتونه از هلن گاردنر تا مثلثات دبیرستان تا کتاب خیاطی مامانبزرگتون ازش سوال بیاد. این درس برای زیرگروه یک ضریب چهار و برای بقیه زیرگروها ضریب سه داره و چون تعداد سوالاتش هم زیاده، میشه گفت مهمترین درس دفترچهس و واقعا میتونه رتبهتون رو جابجا کنه. کسی تا حالا این درس رو صد نزده و شما هم نیازی نیست این کارو بکنید. رتبه یک این سالهای اخیرو نگاه کنید، درصداشون همش تو رنج چهل تا نهایتا نزدیکای هفتاد بوده. بستگی به سختی و آسونی سوالای هر سال داره.
منابع آزاد برای درک عمومی هنر چیزهاییه مثل: تاریخ هنر جنسون، هلن گاردنر، گامبریچ و غیره. اگه میخواین یه دانشجوی هنر حرفهای و کاردرست بشین، خیلی خوبه که از دو سال قبل کنکور یا بعد کنکور این کتابا رو بخونین، تا دید هنریتون وسیعتر بشه. به خصوص اگه هنر تجسمی کار میکنین (چون این کتابا تقریبا همهش به نقاشی و معماری میپردازه.) اما برای کنکور کارشناسی نیازی نیست بخونیدشون. مگر این که واقعا علاقمند باشین و خارج از ساعت مطالعهی درسی برین سراغشون که اگه اینطوری هستین، دمتون گرم.
حالا این منابع آزاد و اینا که میگن شوخیه؟ نه. اصلا دلیل این که کسی نمیتونه صد بزنه همین منابع آزاده دیگه. چون قاعدتا هیچ کس همهی اونا رو نخونده و به فرض هم که خونده باشه حفظ نکرده. پس منطقیه که تمرکزمون رو بذاریم رو همون سی چهل پنجاه شصت درصدی که از کتابای درسی و حومه میاد! به نظر من مهمترین منبع آزادی که میتونید بخونید و قطعا ازش سوال میاد، (حداقل عکسهاش) دایرهالمعارف هنره. اونم نسخهی یک جلدیش.
هر کلمهای که تو کتابهای دیگه یا آزمونها میبینین، این تو دنبالش بگردین و توضیحاتش رو یه نگاهی بندازین تا بهتر درکش کنین. لازم نیست کل کتاب رو بخونین.
اما اگر نخوندین هم مهم نیست. باز هم میتونین رتبهی عالی بیارین با خوندن دقیق و درست کتابهای درسی.
اولین لایه! تاریخ هنر ایران و جهان و مکاتب نقاشی (یه کتابه و هم ایران داره هم جهان)
اینا کتابهایی هستن که قبلا سالهای اول هنرستان بچهها میخوندن تا آماده بشن و سال آخر سیر هنر یک و دو رو بخونن که تخصصیتره. اکثر مطالبی که تو این کتابا میبینید، تو سیر هنر یک و دو اومده، ولی به نظر من اول این سه تا رو بخونید. از مقدمه تا صفحهی آخر. به هر حال یه نکتههای ریزی همیشه هست که تو یه کتاب گفته شده و تو اون یکی نیست.
دومین لایه: سیر هنر در تاریخ یک و دو
خندهداره که این کتابا دیگه تجدید چاپ نمیشه. ولی منبع کنکوره همچنان. حداقل تو این دو سال اول نظام جدید که بوده.
اینها کتابهای اصلی بودن، اما درک عمومی هنر میتونه با بقیهی درسها سوالات مشترکی داشته باشه. یعنی از موسیقی یا نمایش، خواص یا ترسیمفنی هم میتونه توش سوال بیاد. پس یه جورایی همهی منابع رو میتونیم زیر درس درک عمومی هنر بنویسیم! اما چند تا کتاب دیگه هم هست که برای این درس خیلی مهمه.
لایهی سوم
صنایع دستی: کمابیش کتاب کسلکنندهایه ولی مهمه وتنوی درک عمومی هنر و خواص مواد همیشه ازش سوال میاد. از اول سال هی بخونید و مرور کنید که دیگه قشنگ بره تو حافظهی بلندمدت. میدونم حفظ کردن فرق ممقاندوزی و آجیدهدوزی ممکنه به نظر خیلی بیخاصیت بیاد. ولی یه بار وقت بذارین، عکساشو گوگل کنین، (کتاب عزیز از بیشتر این چیزا هیچ عکس یا حتی توضیحی نذاشته) براش رمز بسازین و حفظش کنین. میارزه.
آشنایی با میراث هنری و فرهنگی ایران: این هم مثل قبلی توضیحاتش گاهی گمراهکنندهس ولی ازش سوال میاد. مکمل کتابهای تاریخ هنره که بالا گفتم.
آشنایی با بناهای تاریخی: من این یکی رو خیلی دوست دارم. کتاب کوچولو و جمع و جوریه و توضیحات گنگ و بهدردنخور کمتر از بقیه داره.
کتابهای کمتر مهم:
عکاسی رو پیشنهاد میدم حتما بخونین. بقیهش رو هم واقعا بخونین دیگه! اگه زود شروع کرده باشین وقت دارین پیدیافشو دانلود و مطالعه کنین. میانگین نگاه کنیم شاید هر سال، یا دو سه سال یه بار یه سوال از این کتابا بیاد. ولی اگه واقعا رتبهی خوب بخواین یه سوال هم یه سواله. البته واقعا برای کنکور هنر شما هر چقدر دانش هنریتون بیشتر باشه، قدرت تحلیلتون هم بالاتر میره. پس اگه این کتابها رو هم در کنار منابع مهمتر بخونید و ازش سوال نیاد، ضرر نمیکنین. البته سال اول من هیچ کدوم اینا رو نخوندم و 24 زدم و چون یه کم سخت بود درصدم نسبتا خوب حساب میشد و خلاصه دورقمی شدم. اما اگه وقت دارین… بخونین!
کارگاه چاپ دستی: توضیح خاصی ندارم جز این که تو این یکی هم مفاهیمی هست که توضیح درست حسابی دربارهش وجود نداره. من یادمه یه روز وقت گذاشتم تک تک چاپها رو تو یوتیوب پیدا کردم و مراحلش رو دیدم تا فهمیدم چیه. شما هم همین کارو بکنین. کلا این کتابا یه کلمه میگن ولی توی کنکور قد هزاران کلمه ازتون انتظار دارن! پس سرنخ رو از کتابها پیدا کنین و بقیهش رو دست در دست گوگل پیدا کنین.
عکاسی 1 و 2
آشنایی با هنرهای تجسمی
طراحی 1 و2 : از مطالبش بعیده سوال بیاد. ولی دیدن عکسهاش به شناخت تکنیکهای مختلف کمک میکنه.
حجمسازی
برای تست هم کتاب کارنامه رو پیشنهاد میکنم، تالیف آقای احمد رستمعلی
بین کتابهای کمکدرسی دو تا کتاب خیلی معروف هست. یکی رضا عباسی که دربارهش اینجا گفتهم. یکی هم انتشارات کلک معلم چاپ کرده از مجید آزادبخت. رضا عباسی چاپ قدیمشو که من خوندم یه کم ایراد داشت، چاپ جدیدشو ندیدم. ولی خیییلی ازش تعریف میکنن. این چند سال که تجدید چاپ نمیشد، یک عالمه کپی و دزدیش تو بازار سیاه! ریخته بود. آزادبخت هم خیلی در کل کتاب جذابیه. تقریبا از همهی کتابهای بالا مطالب مهم رو آورده خلاصه کرده. هر فصل رو به یه رنگ خاصی چاپ کرده و کلا میتونه یکی از جیگرترین و بهترین منابع کنکور هنر محسوب بشه.
روش خواندن درس درک عمومی هنر
چطوری حالا این همه مطلب رو بخونیم؟ اگه هیچی از هنر و این داستانا نمیدونین، لایه اول رو خیلی عادی ورق بزنید و ببینید داستان چیه. اگر هم میدونین یه دور بخونین اونا رو. بعد سیر هنرا رو بیارین، هر درسش رو که خوندین، مطالب کتاب قبلیا رو توش بنویسین. کتابتون رو «کامل» کنین. یه جوری که بتونین بگین سیر هنر من کتابهای دیگه رو هم تو خودش داره. البته تصاویر هم خیلی مهمن چون هم مطلب رو توضیح میدن و هم خودشون ممکنه سوال آزمون باشن. زیرنویسشون حتی.نه که سال و چیزهای جزئی رو بپرسن. ولی یهو ممکنه بگن فلان ظرف هخامنشی الان تو کدوم موزه و کجای دنیاست؟! و شمایی که کل کتاب رو خوندین به جز زیرنویسها میمونین که: هه؟
عکسها رو قاعدتا نمیتونین از یه کتاب به یه کتاب دیگه منتقل کنین. پس لایهی اول رو هم کنار نذارین. باشه که عکساشو مرور کنین.
کلا برای درک عمومی هنر و خلاقیت تصویری، نکتهها رو توی عکس بنویسین. مثلا این تصویر مال مکتب شیراز سده 9 بوده و برگی است از کتاب گلچین اسکندرسلطان!
اینا رونوشتین؟ حالا سرچ کنید. تو منابع مختلف دنبالش بگردین. تصویر ببینین. تو کتاب پنج تا عکس از دوره باروک هست؟ شما پنجاه تا ببینین. به یادگیریتون عمق ببخشین. اون وقته که تازه میفهمین چقدر دنیای تاریخ هنر شیرین و جذابه و چه مسیری رو طی کرده تا به اینجا رسیده و خلاصه هیچی الکی الکی نیست و… هیچی دیگه. نگم براتون.
جمله پایانی: درک عمومی هنر با این حجم مطالب و تعدد منابع، میتونه یک جهنم حقیقی باشه. ولی اگه درست و عمیق یادش بگیرین و به چشم دانشی بهش نگاه کنین که واقعا تو کار هنری به دردتون میخوره، دیگه نمیتونه یک جهنم حقیقی باشه.:)
بریم بعدی.
بهترین منابع کنکور هنر: درک عمومی ریاضی و فیزیک
منابع این درس اکثرا همون کتابای هندسه و مثلثات دبیرستانه. اما پیشنهاد من اینه:
کتابهای زیادی وجود دارهها ولی من کلا نشر کارنامه رو دوست دارم. کلا به نظر حرفهای میاد و حال و هوای مطالبش هم به کنکور نزدیکه. زرشکیه درسنامهس و صورتیه تست. اگه طولانیمدت و آهسته و پیوسته کار کنین حتما به نتیجه میرسین. خارج از مباحثی که تو این کتاب میبینین بعیده سوال بیاد. خوبی تستاش هم اینه که مثلا یه مدل تست رو پشت سر هم چند بار تکرار کرده که هی تمرین کنین و یاد بگیرین.
روش خواندن درس درک عمومی ریاضی و فیزیک
این درس هم برای خودش داستان داره. سی تا سواله و اگه زیرگروه دو نباشین ضریبش براتون یکه. اما خب این دلیل نمیشه بیخیالش بشین. تو کنکور هنر بیشتر دروس ضریب یک دارن. همه رو که نمیتونین خالی بذارین.
25 تا سوال ریاضی داریم و 5 تا سوال فیزیک. (بقیهی درسها بیست تا سوالن.)
فیزیکش که خیلی ابتداییه (که همون ابتدایی هم برای من کابوس بود:) ولی آموختمش.) ریاضیش هم دقیقا همون چیزیه که اسمش میگه. درک عمومی. یعنی لگاریتم و مشتق و انتگرال و اینا (که واقعا نمیدونم چیه) توش نمیاد. اکثرا هندسهس. گاهی سوال هوش هم داره. همیشه یه سوال داره که تقریبا مربوط به اول دبستانه! درباره خط تقارن و مرکز تقارن. معمولا یه سوال داره که توش باید شکل ها رو بشماریم و اونم تقریبا مال اول یا نهایت دوم دبستانه. و خلاصه اگه صفر بزنین اصلا برام پذیرفتنی نیست! صد زدنش هم سخته ولی بعضیها میزنن. در کل چهل پنجاه هم خوبه اگه زیرگروه دو نیستین.
اگه از دبیرستان کنکور هنر میدین و ریاضیتون خوبه روی این درس سرمایهگذاری کنین. چون برخلاف درسهای دیگه معمولا مدل سوالاش و سطحش هر سال ثابت میمونه و عوض نمیشه. پس میتونین حسابی براش وقت بذارین و درصد نزدیک به صد بزنین و احتمال رتبه زیر صد آوردن رو چند برابر افزایش بدین.
ولی اگه از ریاضی متنفرین، بازم پیشنهادم اینه که روزی ده دقیقه براش وقت بذارین. اگه یک صفحه رو نفهمیدین همون صفحه رو اینقد بخونین تا بشه ده دقیقه! واقعا می ارزه. اینقدر این درسهای ضریب یک رو دست کم نگیرین دیگه. اه.
بهترین منابع کنکور هنر: ترسیم فنی
ما سال اول هنرستان یه کتاب داشتیم علم مناظر و مرایا که ایشون باشن:
تو این کتاب یادمون میدادن که چطور احجام هندسی رو از سه وجه ببینیم و بعد به صورت دو بعدی بکشیم. (رسم سه نما) و یه سری چیزای دیگه مربوط به پرسپکتیو و زاویه و سایه و اینا. یه خورده اولش ممکنه بدقلق به نظر بیاد، بعد که یاد گرفتین راحت میشه. اما در کل کتاب اصلی این نیست.
کلا نصف سوالات ترسیم فنی همون هندسهس که با ریاضی مشترکه. منتها اینجا کمی آسونتر میاد. کتاب اصلی که بیشتر سوالات ازش میاد اینه: «ترسیم فنی و نقشه کشی». میگن چاپ قدیم باشه بهتره چون کاملتره! خط به خط این کتابو حفظ کنین. نه فقط همهی اصطلاحات و اختصارات! که متن کتاب رو هم با دقت بخونین.
من برای تست از کتاب راه اندیشه استفاده میکردم که دست دوم پونزده تومن خریده بودم. (واقعا چرا قیمتش یادم مونده؟:) نه که سوالاش شبیه کنکور یا سنجش باشه ولی برای تمرین و تثبیت مفهوم تو ذهنم خوب بود.
بهترین منابع کنکور هنر: خلاقیت تصویری
تو دفترچهی سنجش، برای تصویری نوشته: همهی منابع درک عمومی هنر برای این درس هم هست! چون بخش زیادی از سوالات بین این دو درس مشترکه و هیچ سوالی تو تصویری نیست که نتونه تو درک بیاد. پس اینها رو بخونین به درد اونها هم میخوره:
انسان فضا طراحی: خودم نخوندم راستش. نمیدونم چه مدلیه. از اون کتابای پیش دانشگاهیه که تو نظام جدید دیگه نیست. ولی مهمه گمونم.
مبانی تصویرسازی: زیاد چیز خاصی نداره. بیشتر از تکنیکهاش ممکنه سوال بدن یا از سبک هنرمندها. تو خواص مواد هم میتونه ازش سوال بیاد.
خط در گرافیک: تاریخچه و کاربرد خطوط مختلف صنعتی و سنتی! مثلا یه خط رو میدن میگن اسمش چیه یا کجا کاربرد داره. یا مثلا میگه اونی که سنگین و مردانهس کدوم خطه؟ اولش نسخ و ثلث و تعلیق و اینا همش عین هم به نظر میاد. ولی به تدریج فرقشو متوجه میشین.
صفحهآرایی: من چون واقعا از رشتهی گرافیک بدم میاد، به زور یه نگاهی انداختم و الان اصلا یادم نیست چی بود:) ولی در کل این کتابها پر از تصویر آثار هنریان که خوراک طراح سواله. باید بشناسید و تحلیلشون کنید.
کتابای دیگه هم هست اما دیگه خیلی زیاد میشه و خداییش نمیتونین همشو بخونین. همینا رو هم به نظرم نمیرسین! من کتاب کمکدرسی خیلی جامعی برای این درس نمیشناسم و بین کتابهایی که هست نمیدونم کدوم بهتره. ولی این از اون درسهاییه که بیشتر فهمیدنش مهمه. حفظیهاش بیشتر از اون کتابهایی میاد که بالا برا درک عمومی گفتم.
این دو تا هم کتابهای مهمی هستن: اصول و مبانی هنرهای تجسمی از حلیمی و اصول فرم و طرح از وُنگ. مبانی کتاب جالبیه ولی به نظرم خیلی نکتهی قابل توجهی توش نیست. ونگ هم شکنجهس واقعا. خیلی کسلکنندهس. متنش رو نمیخواد بخونین. سرفصلها و عنوانهاش رو یاد بگیرین. وقتی کتاب تموم شد باید بدونین که مثلا تباین چه فرقی با تضاد داره.
برای تست هم کتاب کارنامه معروفه از آتوسا خلج و آناهیتا صفیخانی.
من زیاد خوشم نمیاد از این کتاب و به نظرم تستاش شبیه کنکور نیست. ولی خب همه توصیهش میکنن و من کتاب دیگه ای هم برای تست نمیشناسم. نمیگم چیزهای خیلی به دردبخور نداره، ولی به نظر بندهی حقیر ناقصه.
آناهیتا صفی خانی با آکادمی شیشهای هم همکاری کرده. تو این ویدیو گذاشتم حرفهای خوبی میزنه. گوش کنین به نظرم. ولی در کل، من حقیقتش خر شدم و این دوره رو خریدم به این خیال که از خرید کتاب بی نیاز میشم. واقعا وحشتزده بودم که باید این همه کتاب بخونم. ولی حالا بدانید و عبرت بگیرید از من که اگرچه این دوره مطالب مفیدی داشت ولی به نسبت مبلغش، ابدا نمیارزید و اصلا اینطور که تو تبلیغاتش گفته بود، جایگزین همه کتابها نبود. نرم افزارشون هم چندین و چند بار خراب شد. چند تا از ویدیوهاش صدا نداشت یا صداش خیلی بد بود و کلا تدوینش افتضاح بود. مسئول پشتیبانیشون هم اولش خیلی خوب بود ولی بعد یه مدت دیگه جواب نداد. کلا هم مثل یه سی دی معمولی نیست که بدی دوستت هم استفاده کنه. فقط روی یک سیستم نصب میشه.
دانلود جزوهی من از دورهی آکادمی شیشهای
چند وقت پیش هم اومدن تو اینستاگرام من رو فالو کردن. نمیدونم به چه هدفی. ولی اگه فکر کردن به این راحتی میتونن مشتری رو بپرونن و مشتری براشون تبلیغ کنه! هاهاها! کور خوندین!😁
(من اگه بتونم ده نفرو از خرید این دوره منصرف کنم، رسالتمو انجام دادهم.:)
روش خواندن درس خلاقیت تصویری
مفاهیم رو یاد گرفتین. حالا توهمهی این کتابها و هر کتاب دیگهای که دارین، نقد تصویر رو تمرین کنین. کلا ماهیت این درس چیه؟ میخواد ببینه چقد درک تصویری دارین. من یادمه که به شکل حیرتانگیزی خنگ بودم تو این درس. یعنی با این که هنرستانی بودم، خیلی چیزا رو تشخیص نمیدادم. ولی واقعا چیزهای خوبی ازش یاد گرفتم که میتونم بگم هنوز هم ناخوداگاه یا خوداگاه ازش استفاده میکنم.
تو مبانی تجسمی یه سری کیفیت بصری داریم، (ریتم، وحدت، کنتراست و…) یه سری عنصر بصری داریم (خط و نقطه و اینا که تو کتاب مبانی هنرهای تجسمی یاد میگیرین) و مبحث رنگ. باید اینها رو اول خوب بشناسین، بعد بتونین توی تصاویر خوب پیداش کنین. بیشتر سوالا مفهومیه. مثلا وقتی میگن این اثر مال کدوم هنرمنده، از شما انتظار ندارن که همهی آثار یه هنرمند رو دیده باشین. ولی با توجه به عکسایی که تو کتاب (و خارج از کتاب) دیدین سبک هنرمندو تشخیص میدین. مفاهیم اصلی رو با یه سرچ ساده پیدا میکنین. بعضیها هیچ کدوم از این کتابها رو نمیخونن و درصدهای خیلی خوبی میزنن. چون اصل ماجرا همون مهارت درک تصویره.
یه وقتایی ممکنه حس کنین تو این درس همه چی رو هواست! ولی معمولا نیست. اگه اینطور بود این هم آدم پنجاه شصت هفتاد درصد نمیزدن. برای درک یه سری از تصویرها باید قراردادهای بصری رو بشناسین. قرارداد رو از تست زدن و تصویر زیاد دیدن یاد میگیرین. کلا در جریان کنکور هنر این عبارت «تصویر ببینید» رو زیاد خواهید شنید! مثلا چشم کاملا باز نماد ترسه. طرفی که نشسته به سمت خالی کادر نگاه میکنه یعنی منتظره. ترکیب بندی متقارن نشانگر سکوت و سکون و پیری و آرامشه. البته اینها هم همچین فضایی و بیمنطق نیست و بدون دونستنش هم میتونین جواب رو پیدا کنین. ولی مثلا اگه بین ناراحتی و ناامیدی تو گزینهها شک کردین، دونستن قرارداد کلی کمکتون میکنه.
پس هر کتابی که دارین یکی دو دور تعاریفش رو دقیق بخونین، و بعد بچسبین به تصویرا. تا جایی که میتونین تحلیل کنین، عناصر و کیفیاتش رو در بیارین و از خودتون سوال بپرسین تا کمکم یاد بگیرین که یه هنرمند تجسمی چطور به دنیا نگاه میکنه.
بهترین منابع کنکور هنر: خلاقیت نمایشی
باورم نمیشه قبل از این درس چقدر بیسواد بودم.:/ واقعا خوشحالم که افتخار آشنایی باهاش رو پیدا کردم.
این درس منابع درسی زیادی داره که من توصیه نمیکنم همشو بخونین. منبع آزادش هم تاریخ تئاتر اسکار براکت و تاریخ سینما و هنر سینما از بوردوِل هست. من بینوا سال اول، بعد از چند ماه گیج زدن و دور خود چرخیدن، پا شدم رفتم کتابخونه یه تاریخ سینمای گنده برداشتم و برای خودم برنامه ریزی کردم که اگه روزی پنجاه صفحه بخونم تا خرداد تموم میشه. یکی نبود بگه بچه جان مگه یه بار خوندنه آخه؟ یا حالا اینو بخونی مگه همش از این میاد؟ براکت سه جلده و دو جلد سینما و تازه مبحث انیمیشن و تلویزیون هم هست… متاسفم برات ای دل ساده!
یه کتاب معروف هست که من اصلا ازش خوشم نمیاد و اونم کتاب افسانه نسل شریفه که نشر مبتکران چاپ کرده. به نظر من الکی گندهس، پر از اطلاعات به دردنخوره و تستای بسیار احمقانهای داره. فکر کن سوالای کنکور سال هفتاد رو گذاشته. به چه درد میخوره واقعا؟
به جاش اگه میخواین از صفر، اصولی این درس رو یاد بگیرین، خلاقیت نمایشی قلمچی، نوشتهی ژاله نَسّاری رو بخرین. من کلا با قلمچی حال نمیکنم. چون همانا اگه امثال قلمچی نبودن، کنکور صد باره برداشته شده بود. ولی این کتاب خیلی خوب و کامل همه توضیح داده و اگه این درس براتون ضریب یک داره، کاملا کفایت میکنه. حالا اگر زیرگروه چهار هستین و بیشتر میخواین یاد بگیرین، کتاب حامد امرایی رو هم بخونین.
روش خواندن درس خلاقیت نمایشی
همین دو تا رو خوب و قشنگ یاد بگیرین، کافیه. یعنی عالیه. البته، اون اصلی که اول گفتم اینجا هم مصداق داره. مطلبو بگیرین و بقیهشو خودتون سرچ کنین، به خصوص تو مبحث سینما. شاید کسلکننده باشه بخواین اون همه فیلم کلاسیک سیاه سفیدو ببینین، (مگر این که از اون عشاق سینما باشین که خوش به حالتون واقعا.) ولی به نظرم حتما تو یوتیوب یه قسمتی از هر فیلمو ببینین که به طور عملی با ویژگیهای هر سبک سینمایی آشنا بشین. اگه زبانتون خوبه، کرش کورسِ جان سبکهای سینما و تئاتر رو توضیح داده. زبونشو هم نفهمین تماشای ویدیوهاش عشقه.
اون دو تا کتاب خودشون تست دارن، ولی خیلی استاندارد و کنکوری نیست. اگه میخواین براتون روونتر بشه، افسانه نسل شریف یه کتاب داره تو نشر کارنامه. بیشتر تستهای سنجش و کنکوره و کمتر تالیفی. ولی خوبه در کل.
من هم یه خلاصهنویسی از مبحث نمایش هر دو تا کتاب دارم که نمیدونم چرا تا حالا تو کامپیوترم قایمش کرده بودم. اصلا یادم نبود. میتونم بگم که هر چی تو این دوتا کتاب بوده توش هست. خلاصه اگه دانلود کردین، درست حسابی بخونین و فاتحهای هم نثار روح پاکم کنین. البته جزوه برای مروره، متن اصلی رو در هر صورت باید بخونید، شده یکی دو بار.
اون من بینوا که بالا گفتم بعد یه مدت آگاه شد و رفت از یه نفر پرسید و کتاب حامد امرایی بهش معرفی شد. منتها نشست و شروع کرد به حفظ کردن کتاب. شما چنین نکنید دوستان من.
واقعا دیگه الان نمیان بگن کارگردان فلان فیلم یا نویسندهی فلان نمایشنامه کی بوده. اینا مال بیست سال پیش بود. الان فوقش یه دونه سوال اینطوری بدن. پس وقتتون رو پای این چیزها هدر ندین. به خصوص کتاب امرایی یه بخش گنده برای مکتبهای ادبی داره که دیوانه کنندهس و به نظرم اصلا حذف کنین اون قسمتو. سوالها تو این سطح نمیمونه. معمولا میگن فلان سبک چه ویژگیای توش پررنگتره، این تصویر بهش میاد مال فیلم کدوم کارگردان باشه و چیزهای این چنینی. باید عمیقا هر مکتب رو «درک» کنین. در حدی که بتونین جلوی آینه بشینین و دربارهی هر مکتب سینما و نمایش یه ده دقیقه حداقل با مثال توضیح بدین.
بهترین منابع کنکور هنر: خلاقیت موسیقی
خب شاید فقط منم که خیلی موسیقی رو دوست دارم و با این که درس اصلیم نبود کلی براش وقت گذاشتم و خوب زدم. ولی خب شما هم نوک پاتون رو بزنین تو آب و بعد کمکم بپرین تو دلش، شاید عاشقش شدین!
اول بگم که این درس کوچکترین ارتباطی به خلاقیت نداره. نمیدونم چرا همچین اسم احمقانهای روش گذاشتن. این فکت، موسیقی کنکور پر از اطلاعات زیادی تخصصیه که واسه ماهایی که کار اصلیمون موسیقی نیست، بیشترش به هیچ دردی نمیخوره. و سخته. و خیلیها بدون کلاس نمیتونن مباحثش رو یاد بگیرن. ولی یه ویژگی خوب داره و اونم اینه که اگه یادش بگیرین دیگه یاد گرفتین! یعنی سوالا رو دیگه نمیپیچونن. فقط میخوان ببینن بلدین یا نه. کتابی که من پیشنهاد میکنم اینه:
حتی اگه رشتهتون موسیقیه به نظرم واقعا همین کتاب کفایت میکنه. یعنی من همینو خوندم و شصت و اندی زدم. (البته شش تا سوال مشکل داشت که یا من نزدم یا اونها به اشتباه غلط گرفتن.) اگه همه چی درست بود شاید بیشتر از هشتاد درصد میزدم. البته این درس میانگینش پایینه. یعنی چهل پنجاه درصد هم بزنین عالیه.
ممکنه مباحثش کمی سخت باشه و نیاز به معلم داشته باشین. کلا موسیقی اولش یه جوریه که فکر میکنی هیچی نفهمیدی ولی به تدریج میبینی فهمیدی. خلاصه این هم مثل ریاضیه. کم کم بخونین و هی مرور کنین و هی تمرین کنین، یاد میگیرین.
تست چی بزنیم؟ اتود. همون آقا کیوان یه کتاب تست هم داره. ولی حالا میگم چرا این بهتره. البته از همین تریبون اسکار وحشتناک ترین کیفیت چاپ رو به کتابهای اتود میدم. یعنی الان که من دارم پیشنویس این مطلب رو مینویسم و کلی ایراد تایپی و نگارشی داره و شاید بعضی چیزها توش تکرار شده باشه یا جا افتاده باشه، اگه برم همینو روی اولین کاغذی که دم دستم میرسه، پرینت کنم، کیفیتش از کتابهای اتود بهتر میشه.
این نشر اومده سوالات سنجش رو با پاسخ مثلا تشریحی چاپ کرده. خوندن سوالای سنجش و کنکور خیلی مهمه. اما من فقط موسیقیش (و نهایتا نمایشش) رو پیشنهاد میکنم چون همونطور که تو پست قبلی گفتم، به شکل حیرتانگیزی عین کنکوره. اصلا سر کنکور مونده بودم که چقدر این سوالای موسیقی آشناست. حتی یکی از سوالات غلط دقیقا همون غلطی رو داشت که تو سنجش دیده بودم.
پس همون کتاب کیوان رو بخونین، نه یک بار و دو بار. بارها و بارها! تستهای اتود رو هم بزنین، به نظرم که رستگار میشین.
خب، یه نفس عمیق بکشین! با انرژی میریم سراغ آخرین درس!
بهترین منابع کنکور هنر: خواص مواد
تنها درسی که برای همه ضریب یک داره، آخر دفترچهس، یه کم زمخت و غیرهنری به نظر میاد و منابعش خیلی گستردهس و همه پایین میزنن و… اصلا بیخیالش شیم نه؟
نههه! معلومه که نه. بیخیال هیچی نشین. اگه قبلیها رو خوب خونده باشین احتمالا یکی دو تا سوال تو این درس هست که بتونین بزنین. جنس سازها مثلا، عکاسی، تکنیکهای نقاشی و چاپ که برای تصویری خوندین یا مواردی از کتاب صنایع دستی. یه سری کتاب درسی برای این درس وجود داره مثلا «مواد و مصالح ساختمانی» یکی از مهمهاست. اما من باشم درسیها رو نمیخونم.
من کتابهای قلمچی و کارنامه رو دیدم و به نظرم قلمچی کاملتر بود. اما کتابی که خیلی همه پیشنهادش میکنن مبتکران مریم افسریه. من نخوندم. یه کتاب تست هم داره انتشارات راه اندیشه چاپ کرده. بعضیها میگن تستخوانی کنین. یعنی اصلا مطلب رو نخونین وهر چی از تستها یاد میگیرین، نت بردارین. من این روشو امتحان کردم اما به نظرم خود مطلب رو بخونین بهتره. نمیدونم. به هر حال برای تست این کتاب خیلی مناسبه. من 13 زدم که برای خواص درصد خوبیه ولی چون خونده بودم میتونستم راحت 30 بزنم. چند تا سوال رو نود درصد مطمئن بودم و گذاشته بودم آخر کار وارد پاسخنامه کنم که… یادم رفت. اوضاعیه!
خلاصه: بچسبید به مریم افسری! هر دو تا کتابشو بخرین و خوب بخونین و بدانید و آگاه باشید که میشود بیست سی چهل درصد زد و خیلی هم شیرینه چون بقیه ملت خیلی هنر کنن خواص رو منفی نزنن.
و اما بهترین منابع کنکور هنر برای درسهای عمومی
هر درس عمومی 25 تا سوال داره که ضریبش برای همه مشترکه. ادبیات 4، دینی 3، عربی و زبان 2. این دفترچه رو اول بهتون میدن و بعد از 75 دقیقه یا یک ساعت و ربع ازتون میگیرن تا اختصاصی ها رو بدن. پس مدیریت زمان خیلی تو این بخش مهمه. من فهمیدهم که تو هر چهار تا درس همیشه سوالای ساده وجود داره. در حدی که مثلا 30 درصد بزنین. چی میشه که یهو کسی که سه سال داشته خر میزده، میاد زیر ده درصد میزنه؟ خب خیلی ساده: وقت کم میاره یا هول میشه.
یه مشکلی که هست اینه که ما باورمون نمیشه سیستم اینقد احمقانه باشه. ولی هست. یهو یادت میره، پنج دقیقه وقت میذاری رو یه سوال چرت و به خودت میای و میبینی پنج تا سوالو از دست دادی. چون واقعا پنج دقیقه هم پنج دقیقهس. پس به نظرم بهتره به جای این که موقع خوندن تمرکزتون رو بذارین روی یاد گرفتن سوالات محیرالعقول! وقتتون رو بذارین روی هر چه سریعتر و دقیقتر شدن تو سوالایی که بلدین. بعد کمکم پیشرفتهترها رو بخونین.
کلا تو کنکور: یه مبحث رو خوب بلد باشی، هزار بار بهتر از اینه که از همهی مباحث سطحی یه چیزی بدونی.
یه چیزی هم که همه میگن اینه که برای هر عمومی یه ربع وقت بذارین و یه ربع آخر مرور کنین. اینم کار خوبیه. ولی طبیعتا اگه به تدریج دستتون بیاد که تو کدوم درس ضعیفتر و تو کدوم قویترین و خودتون اون یک ساعت رو مدیریت کنین، (مثلا بیست دقیقه برای ادبیات، ده دقیقه برای دینی) خیلی بهتره.
بهترین منابع کنکور هنر: ادبیات
راستش نمیتونم کتاب مشخصی برای عمومیها معرفی کنم. چون گویا هر سال یه چیزی مد میشه. ولی تجربهی خودمو میتونم بگم. ما توی هنرستان ادبیاتمون با دبیرستان فرق داشت. باید کتاب اونا رو میخریدیم و میخوندیم. منم نمیدونم زورم میاومد یا یادم میرفت یا هر چی به هر حال، سال اول فقط تست میزدم و خود کتاب رو تا آخر سال یه بار هم نخوندم! یادم نیست درصدم چند شد ولی لابد بد نبود چون رتبهم خوب شد در نهایت.
سال دوم کتاب درسی رو خوب و دقیق خوندم و چهل و اندی درصد زدم که به نسبت سخت بودن سوالات درصد خوبی بود. خلاصه: فرزندانم، کتاب درسیتونو بخونین! متن درسها رو خوب و دقیق بخونین، معنی هر کلمه رو پیدا کنین (چه آخر کتاب معنیش هست چه نیست) حتی تلفظش رو یاد بگیرین. مفهوم قصه رو بفهمین! یعنی هم کلیات رو فرابگیرید هم جزئیات. بعدم خب آرایهها و نکات دستوری رو پیدا کنین اگه معلما بهتون نگفتن. خیلی بدیهی به نظر میرسهها. ولی خب حتی دبیرستانیها هم بعضا از کتاب درسیشون غافل میشن و به کمکدرسیها میچسبن.
من کتاب خط ویژه از گاج رو دوست داشتم که یه جلد جمع و جور بود و مطالب همهی سه سال رو کامل داشت و هم تست داشت و هم درسنامه. انگار یه کتاب میکروطلایی هم هست که خیلی تعریفشو میکنن. میگن همه چیزو جدا و دقیق توضیح داده. من حوصلهی خوندن همچین کتابای مفصلی رو ندارم.
خلاصه مهم نیست چی میخونین، باید به حدی برسین که دیگه نشینین لغت حفظ کنین. باید کتاب درسی کاملا براتون روون شده باشه. اگه این اتفاق بیفته خیلی از سوالات رو میتونین بزنین. بعدش هم کلی تست کنکور بزنین تا با روش کار مغزهای کپکزدهی طراحای کنکور آشنا بشین. قطعا نتیجه میگیرین!
بهترین منابع کنکور هنر: دینی
درس دینی مسخرهست. تمام. چون میدونم که اگه یه آیتالله هم بیاد نمیتونه به سوالاش جواب بده. درسته که همه میگن سوالای تخصصی کنکور هنر احمقانهس ولی دینی که تو هر چهار تا گرایش کنکور هم هست، خیلی احمقانهتره. به این صورت که شما باید متن کتاب رو واو به واو بلد باشین.
ولی از طرفی خیلی هم سادهس. چون اگه کتاب جلوتون باشه میتونین نود به بالا بزنین و خیلی اندیشیدن نداره. پس کتاب درسی رو «بِجَویید». به نظر من میتونین کتاب کمکدرسی هم اصلا نخرین و درصد خوبی بزنین چون تحلیل و اینا نداره. ولی کتاب کمکدرسی به دستهبندی مطالب تو ذهن کمک میکنه. مثلا یه حدیث سخت رو تو یه جدول تیکه تیکه میذاره یا مثلا یادآوری میکنه که باهوشترین مومنان کتاب دهم رو با زیرکترین مومنان کتاب دوازدهم اشتباه نکنین! و چیزایی تو این مایهها. همچنین تست هم داره که واجبه دیگه.
من خیلی سبز رو زدم و کمی هم گاج از یکی قرض گرفتم. گاج به نظرم خیلی جینگیل پینیگل بود و به پوستش هم یه چیزی مالونده بودن که بوی شکلات میداد که تبلیغ نمیدونم چی چی بود و خلاصه که به نظرم خیلی لوس اومد. پشت کتاب هم نوشته بود با خوندن این کتاب میتونین به درصد بالای صد برسید. در حالی که خب کتاب درسی رو فشرده کرده بود و چار تا نقاشی بهش چسبونده بود! چیز اضافهتری نداشت. خیلی سبز جمع و جور تر بود هر درس رو تو سه چهار صفحه خلاصه کرده بود.
ولی در مجموع، به نظرم همشون مثل همن. برین کتابفروشی و هر کدوم ارزونتر بود بخرینش.:)
بهترین منابع کنکور هنر: عربی
من سه جلد عربی خیلی سبز رو خوندم. یه سری تستای بیخودی داشت که مثلا معنی لغت میخواست. چیزی که تو کنکور هیچ وقت نمیدن. بعدا خط ویژه رو هم خریدم که به نظرم خیلی خوب بود. ولی در نهایت به نظرم مهم ترین عامل، تمرینه. من سال اول قطعا سواد عربیم از سال دوم کمتر بود. ولی چون نزدیکهای کنکور خیلی تست عربی زده بودم و روون شده بودم 57 درصد زدم. سال دوم 40! درسته که سال دوم عمومیهاش سختتر بود ولی خب…!
سوالات دستور زبان رو این دو تا کتابی که گفتم خوب توضیح داده. شاید کتابهای دیگه بهتر گفته باشن. ولی اینش خیلی مهم نیست. خود کتاب درسی هم این توضیحات رو داره. مهم اینه به جای آن که چندین کتاب بخوانید، همون کتابای خودتونو چندین بار بخوانید!
اگه هم فکر میکنید نیاز به کلاس دارین و به نظرتون کلاسهای کنکور وحشتناک گرونه، سایت آلا رو یه نگاهی بندازید. بعضی از آموزشهاش واقعا مفید و کارراهبندازه. (بعضیاشم انصافا خندهداره:)
روش خواندن درس عربی کنکور هنر
هشت تا سوال عربی مربوط به ترجمهس و ترجمه واقعا سخت نیست. ممکنه گاهی گزینههای خاص و شبیه به هم بدن ولی همهی سوالا اینطوری نیست. بیشتر وقتا میشه تند تند گزینهها رو رد کرد و زد. کلا ترجمه رو باید عمودی بخونین. چون بیشتر مواقع گزینهها رو زیر مینویسن.
مثلا میگه کدام گزینه ترجمه درستیه: هناك أشياء مهمة في العالم لا أحبها
- چیز مهمی در جهان هست که دوستش ندارم.
2. چیزهای مهمی در جهان هست که دوستش نداشتم.
3. آنجا چیزهای مهمی است که دوستش ندارم.
4. چیزهای مهمی در جهان هست که دوستش ندارم.
آره این جمله رو از خودم دراوردم ولی شما مفهومو بگیرین:)
گزینه اول، کلمه اول، گفته چیز. که خب غلطه چون اشیا جَمعه و باید بگه چیزها. پس خط میخوره. میایم تا پایین ببینیم بقیه گزینهها چی میگن. دو و چهار درست گفتن ولی سه یه جور عجیب غریب و تحت اللفظی ترجمه کرده. خب مثلا نمیدونیم که هناک رو میشه اینطوری هم معنی کرد یا نه. سه رو با شک نگه میداریم.
بعد میرسیم به کلمهی مهم. این رو همهشون درست ترجمه کردن. ولی میتونست تو یکی از گزینهها خیلی راحت مهم رو حذف کنه یا مثلا بزرگ ترجمه کنه! شاید به نظر خیلی ابتدایی بیاد ولی یک کنکوری هول توانایی ندیدن خیلی چیزها رو داره!
در جهان. گزینهی سوم اصلا این رو معنی نکرده. حواستون بود؟ پس با قطعیت خط میخوره. بعد میرسیم به فعل. گزینه یک فعلش درسته، دو ماضیه که غلطه پس اون هم خط میخوره و چهار میشه گزینهی درست. حالا البته من بدترین حالت ممکن رو گفتم که مجبور شدیم کل گزینهها رو تا آخر بخونیم. ولی در کل مزیت اینطوری عمودی حل کردن اینه که معمولا آدمو از خوندن کل گزینهها نجات میده و وقت ذخیره میکنه.
بهترین منابع کنکور هنر: زبان انگلیسی
زبان انگلیسی زبان آسونیه. از فارسی و عربی خیلی آسونتر. کل گرامرش رو میتونین تو یه صفحه خلاصه کنین. من با یه نرمافزاری زبان یاد گرفتم که نه گرامر داشت نه حفظ لغت. با لایتنر و اینا هم مخالفم. (کلا با هر چیزی که سختم باشه مخالفم:) معتقدم آدم باید اینقدر بشنوه و بخونه تا گرامر و لغت رو یاد بگیره.
روش یادگیری خودم رو اینجا کامل توضیح دادم: “بهترین روش یادگیری زبان، در خانه، رایگان با ماندگاری بالا!”
اما برای کنکور، در هر سطحی که هستین، اسم این کتاب مبتکران شهاب اناری رو حتما شنیدین:
تو بازار کتاب کنکور که هر سال کتابهای جدید میاد (و هیچ فرقی هم با قدیمیا نداره:) این جالبه که یه کتاب این همه سال پیشتاز بوده و سیصد چهارصد بار تجدید چاپ شده. نه که من از این شهاب اناری با اون لبخندای لوسش خوشم بیاد. ولی خب خودش رتبه یک تجربی بوده. سالها کلاس زبان داشته و این کتاب هم واقعا خوبه به نظرم، هم تستهاش و هم نکتههاش. اما در کل بازم میگم: رو سرعتتون کار کنین. از الان تا کنکور کلی وقت هست. از همین امروز که بیست و هفتم تیرماه هزار و چهارصده اگه روزی نیم ساعت متن انگلیسی بخونین، تا روز کنکور 1401 سرعتتون خدااااتا زیاد میشه.
برای ریدینگ هم نمیدونم الان چی معروفه. من «پت و متن» (برندهی نحل طلای مسخرهترین اسم و نچسبترین شوخیها در متن کتاب:) و «و نترسیم از متن» رو خوندم. هر دوش سطحبندی داشت و متنها و کلوزتستهاش به تدریج سخت میشد. در کل به نظرم مهم نیست چی، فقط زیاد بخونین که بتونین از رو کلمهها بپرین و مفهوم کلی رو در سریعترین زمان دریابین.
روش خواندن درس زبان انگلیسی کنکور هنر
منطقیش اینه که آدم اول ریدینگ رو بخونه، بعد سوالا رو، بعد دوباره برگرده تو متن. ولی چون وقت کمه، علما میگن که هم تو عربی هم تو زبان، یه دور خیلی خیلی سریع متن رو بخونین. (از این تکنیکایی که اول و آخرهر پاراگراف رو بخونید و اینا. تو هر سه کتابی که گفتم توضیح داده) بعد سوالا رو بخونین، بعد برگردین تو متن پیداشون کنین. پس اگه سرعت خوندنتون بالا باشه، میتونین تو همون مرحلهی اول کل متن رو بخونین و بعد بیاین رو سوالات. چون زبان واقعا چیز پیچیدهای نداره. مثل ادبیات نمیتونن آرایهها رو در هم بپیچن و همه گزینههاشون درست باشه و بعد طلبکارم باشن. یه سری کلمهس و سرعت خوندن متن. به نظرم حتی اگه صفرین، آهسته و پیوسته از الان شروع کنین.(بله، باز هم!) میتونین بیست سی درصد بزنین.
اگر هم به کلاس زبان رفتن برای این درس فکر میکنین، باید بهتون بگم که سه چهار تا سوال بیشتر از گرامر نمیاد. بقیهش لغته. برای اون سه چهار تا نیازی به کلاس رفتن نیست.
منطقیترین روش یادگیری لغت، (فارسی، عربی یا انگلیسی) اینه که تو متن معنیش رو درک کنیم. وقتی آدم تو متن کلمهای رو میخونه، کاملا متوجه کاربردش تو اون جمله میشه و بعد میتونه کاربردهای دیگهش رو هم بره یاد بگیره. ولی وقتی یه کلمه میگن و یه مثال هم براش میزنن، اون مثال هیچ عمقی نداره. معمولا یه جملهی بیخاصیت بیمعنیه. «فیل ابلق است.» حالا اگه جایی بخونین:
«نه حق حقم، نه ناحق، نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم ابلق، که به نیک و بد عجینم»
معنی ابلق رو بهتر نمیفهمین؟
من میگم حتی از کلمههایی که هی یادتون میره قصه بسازین و کاربردش رو تمرین کنین و این داستانها. خیلی بهتر از کدگذاری و این مزخرفاتیه که «جراحا سرو جر میدن، پس surgery میشه جراحی!» چون اینطوری واقعا خود کلمه رو یاد نمیگیرین. فقط یه جوری به ذهنتون آویزونش میکنین. کلمهها باید رنگ و بوی خودشونو داشته باشن و جاشونو تو ذهن پیدا کنن. مثلا کلمهی واکسن تا دو سال پیش شاید برای همهمون یه کلمه خیلی عادی بود. ولی الان کافیه یه بار تو اخبار خونده باشین که حیوونای باغ وحشهای آمریکا واکسن کرونا زدن و من و شما جوونیمونو تو خونه پشت لپ تاپ گذروندیم. حالا این کلمه خیلی معانی بیشتری داره. حداقل برا من که اینطوره.
سخن پایانی در باب عمومیها!
اصلا چرا که نه؟ اگه دارین میرین دانشگاه و قراره یه هنرمند خفن بشین، زبان دونستن از واجباته. نمیدونین چه درهایی به روتون باز میشه. مثلا من چهارده سالگی که شروع کردم به تجربه کردن متودهای مختلف، فکرشو هم نمیکردم که تو بیست سالگی یه کانال یوتیوب انگلیسی بزنم. پس زبان رو شروع کنین. من اسپانسر زبانشناس نیستم. حقیقت اینه که فکر نمیکنم نرمافزارشون خیلی چیز خاصی باشه! یه سری کتاب صوتیه که گوش میدی دیگه.
خلاصه روزی نیم ساعت واقعا پذیرفتنیه. حتی تو سال کنکور. هم لغت یاد میگیرین. هم ذهنتون کلی با گرامر آشنا میشه و میتونین بدون فکر کردن، با حستون درست و غلط بودن گزینهها رو درک کنین.
پس یادتون نره. هر سال یه سری دبیرستانی هستن که میان کنکور هنر که برای کنکور خودشون تمرین کنن. عمومیهاشونو عالی میزنن، رتبهی خوب میارن و بعد میرن رشتههای خودشون رو میخونن. اون آقاهه رستگار رحمانی یادتونه؟ سال 88 با عمومی و ریاضی خوب، رتبه پنجاه کنکور هنر شده بود. پس عمومیها رو بچسبید که معجزه میکنن.
از بعد عید سوالای کنکورو شروع کنین و بارها بزنین به خصوص کنکور سالهای اخیرو. واقعا مسخرهس که من دوبار کنکور دادم و یه بارم سوالای 96 رو نزدم. چه مرگم بود آخه! هر دو بار از 92 شروع کردم و با درصدای عالی جلو رفتم و سر جلسه کنکور گفتم: عجیبه! چقد اینا سختتر از کنکورای سالهای پیشه. خب معلومه 92 با 99 کلی فرق داره! اصلا… اصلا نمیدونم چی بگم!
چند نکته تستی
اول
احتمالا میدونین ولی حالا برای محکمکاری، تو آزمونها این کارو تمرین کنین که تا کنکور براتون روون بشه. سوالای کنکور سه دستهس. اونایی که راحت میزنین و رد میشین و شک ندارین که درسته، اونایی که شک دارین، و اونایی که مطئنین نمیزنین. شک دارها رو شاید بشه به دو دسته تقسیم کرد: اونایی که میشه روش وقت گذاشت و جواب رو پیدا کرد و اونایی که واقعا نمیشه شک رو برطرف کرد. برای هر کدوم از اینا یه علامت بذارین. مثلا کنار اونایی که راحت زدین هیچی ننویسین و کنار اون خیلی سختای غیرممکن ضربدر بزنین و… اینطوری وقتی برمیگردین مرور کنین، مجبور نیستین همهی سوالا رو دوباره بخونین و فقط اونایی رو دوباره میخونین که امیدی بهشون هست.
دوم
اگه نشستین دارین فکر میکنین کاش یه منبع آسمانی میومد به من سوالای کنکورو میداد، خب یه سری منابع زمینی هست. سوالای کنکور سالهای قبل و سوالهای آزمون سنجش به شکل قابل توجهی نشون میده که کنکور امسال قراره چطور باشه. مثلا این لینک رو ببینید. سوالای هر سال یه چیزایی دربارهی سال بعد بهمون میگن. حتی اول کتابهای اتود که گفتم سوالای سنجش رو جمع کرده، نوشته که هر سال سی درصد سوالا از سنجشهای ده سال قبله. موسیقیش که واقعا اینطوری بود. کتاب ده سال کنکور هنر نشر کارنامه هم از جمله کتابهاییه که سوالای کنکورو خیلی خوب جمع کرده و جواب داده. بخرید!
سوم
با هم درس خوندن، کیفیت مطالعه رو بالا میبره. درگیر رقابتهای مسخره نشین آقا. آدم وقتی برای کسی توضیح میده، خودش هم بهتر یاد میگیره. مگر این که شرایطی پیش بیاد که حس کنین شما و بغلدستیتون قراره رتبه یک و دوی کنکور بشین. اون وقت واقعا درگیر رقابتهای مسخره بشین به نظرم. چون یک با دو خیلی فرق داره خداییش!
چهارم
خلاصهنویسی واقعا مفیده. به شرطی که بدونین هدفتون ازش چیه. فقط نکتههای کلیدی رو توش بنویسین و از اول سال این کارو بکنین که در ادامه به دردتون بخوره و بتونین مرور کنین. وگرنه وقتی یه ماه مونده به کنکور یه هفته وقت میذارین همه چیزو خلاصه میکنین، دیگه کی میخواین خلاصهها رو بخونین؟ و البته خیلی بهتره که خودتون نوشته باشین. همیشه تو مدرسه یه سری جزوهی بدخط از «معروفترین استاد خاورمیانه» پیدا میشه که میگن اگه بخونین همه درسا رو صد میزنین! ولی اگه به دستخط خودتون باشه، اون چیزایی که برای خودتون سخته توش باشه، و توضیحاتی به زبون خودتون توش اضافه کرده باشین، قطعا موثرتره.
پنجم
برنامهریزی کار سختیه. هنوز که هنوزه اون ور آبیا دارن دربارهش کتاب چاپ میکنن و نظریهپردازی میکنن و شکست میخورن و موفق میشن و این داستانا. پس اگه یه بار یه برنامهای ریختین و باهاش به نتیجه نرسیدین، دوباره بنویسین. هی تغییرش بدین. از پومودورو استفاده کنین، کار عمیق رو امتحان کنین، اصلا یه روزایی بدون زمان درس بخونین، اینقدر باهاش بازی کنین تا قلقش دستتون بیاد. برنامهریزی خوب حال خوب به آدم میده و برای درس خوندن حال خوب ضروریه.
*
همین. اگه مطلب قبلی رو هم خونده باشین تا الان حدود یازده هزار کلمه (معادل پنجاه صفحهی کتاب) از مسیر کنکورتون بیشتر میدونین! امیدوارم به درد بخوره. اگه سوالی داشتین لطفا همینجا بنویسین.
نه که منت بذارمااااا ولی من پنجشنبه صبح که آخرین امتحانمو دادم، پنجشنبه شب نوشتن نوشتن این پست رو شروع کردم. یعنی دیگه اصلا نتونستم استراحت کنم. نه که چیزی بگماااا ولی خب خیلی سخت بود. و اصلا کمردرد گرفتم. و سردرد و چشم درد و… (الکی:) ولی نشستم که این مطلب رو سریع بنویسم چون میدونم الان خیلیها دارن میرن کتاب بخرن و گفتم هر چی تو این مدت شنیدم و تجربه کردم بگم. خلااااصه. با فرستادن لینک این مطلب برای رفقاتون، از هدر رفتن زحمت اینجانب پیشگیری میکنین.😁
موفق باشید!
دیدگاهتان را بنویسید