شوهر آهو خانم، داستان شوهر یا داستان آهو خانم؟
شود و میایستد چون گرسنه است و باید نانش را پس بگیرد. غمی در صدایش، در صورتش و در هوایش برای همیشه ماندگار شده. غم مادری که میداند فرزندانش هرگز شاد نخواهند بود. اما شاید روزی حداقل آرام باشند. آخرین جملهی کتاب، که باید امیدبخشترین جمله باشد، عصارهی آن حس غریبی است که در طول داستان تجربه میکنیم:
آخرین دیدگاهها