چهارده هزار کلمه از آذر تا به حال در ذهنم میچرخد. زندگی طوری روی دور تند افتاده که هر چه جلو را نگاه میکنم مجالی برای نفس تازه کردن نمییابم. ولی خب بد هم نیست. از ملال بهتر است.
فلذا این هفته هم وبلاگ را با این ویدیو به روز نگه میدارم. تا برسیم به قصهی سال بیست و دوم که پرهیاهوترین بود و بعد هم گنبد سفید که الان دیگر چرکتاب شده آنقدر در پستو مانده.
امیدوارم نکاتی که در این ویدیو میگویم، برای شما هم مفید باشد.
سلام سارا. امیدوارم حالت *بهترباشه.
فکر نکنم منو بشناسی ولی خیلی وقته که دارم نوشته هات رو دنبال میکنم
خوندن متن هات برام خیلی عجیبن.
انگار یه نفر دیگه حرف های من رو به یه زبون دیگه بیان میکنه .
جملات رو نمیخونم. میفهممشون
یادمه توی دو ترم اول دانشگاه از شدت فشار نزدیک به 15 کیلو کم کردم.
شهر غریب و تعلیقی بخاطر اون داستانا و کمالگرایی و مشکلات مالی و …
بگذریم
یه سری پروژه های انگلیسی دارم. خیلی خیلی خیلی خوشحال میشم اگه تو هم سهیم بشی درش.
راستی کانادا خوش میگذره ؟ =)
سلام امیر
ممنون که نوشتههامو دنبال میکنی. و خوشحالم که تونستی باهاش همزادپنداری کنی.
من بهترم. امیدوارم تو هم بهتر باشی.:)
فعلا نمیتونم کار جدیدی شروع کنم ولی ممنون از پیشنهادت.
کانادا هم سلام میرسونه.
سارا یوتیوب ات رو عوض کردی؟ اخه خیلی وقته ویدئو آپلود نکردی
نه چیزی رو عوض نکردم. تابستون شروع میکنم.