ماه‌ها بود به دوچرخه سواری تو بافت قدیم فکر می‌کردم. می‌خواستم یه ویدیو ازش بسازم و بگم که هی مردم! ما زنان ایرانی اینجا خیلی آزادیم، در حدی که می‌تونیم دوچرخه سواری کنیم.:)

یکشنبه شب بود که تو استوری‌های آقای درویش فهمیدم روز جهانی دوچرخه سواری، جمعه‌ی همین هفته‌س. اعصابم خورد شد. اصلا چرا من نمی‌دونستم همچین روزی وجود داره؟! تو ذهنم بود که یکشنبه روز جهانی محیط زیسته که نگو اونم شنبه بوده و مشکل از خودمه. گویا باید یه دوره‌ی آموزش تقویم‌خوانی بگذرونم.

در واقع سوم ژوئن یا سیزدهم خرداد ماه، می‌شه روز جهانی دوچرخه سواری. که البته پنجم ژوئن و پونزدهم خرداد هم می‌شه روز محیط زیست. چه تواریخ مبارکی! و چه حیف بود اگه از دستش می‌دادم.

خلاصه نشستم تندتند متن نوشتم و هی به خودم گفتم آره بابا به جمعه میرسه. همه رو از کار و زندگی انداختم و کلاس کارگردانی رو از حضور صد درصد منفعلانه‌ی خودم محروم کردم و به خاطر مادر زمین پا شدیم در این گرمای جانسوز رفتیم بافت. ولی تصور من کجا و اصل ماجرا کجا!

تقریبا هیچی اونجوری که قرار بود نشد. از چیزایی که به سادگی «یادم رفت» بگم. تا اونایی که جون نداشتم بگم تا انواع و اقسام شارژ تموم کردن و عذاب وجدان‌های گوناگون و پیدا نکردن سوژه‌های مورد نظر و رفتن برق خونه و خراب شدن نرم‌افزار و… بعدش هم که فهمیدم روز دوچرخه جمعه نیست و پنجشنبه‌س!

خلاصه‌ش این که واقعا سخت بود و اگه به خاطر مناسبت‌های این تقویم عجیب متغیر! و غلبه بر سگ سیاه کمال‌گرایی نبود این ویدیوی کوچولوی پراَدا رو نمی‌ساختم.

غرض این که با دیدن تلاش‌های شبانه‌روزی من یه کم شرم کنین. این ویدیو چهارم ژوئن منتشر شده، در این روز مقدس که بین سوم و پنجم ژوئن واقع شده، با نام امام راحل گره خورده، جمعه‌س، و تازه فردا و پس‌فرداش هم تعطیله، به خودتون بیاین! ویدیو رو ببینین، منو در یوتیوب دنبال کنین، بیشتر دوچرخه سواری کنین و کمتر آشغال بسازین، نظرتون رو هم اینجا یا همونجا بهم بگین که متنبه بشم.
مرسی اه. 😁