در سیاهی شکوه دارد ماه/ چتر سلطان از آن کنند سیاه
به سیاهی بصر جهان بیند / چرگنی بر سیاه ننشیند
هفت رنگ است زیر هفت اورنگ / نیست بالاتر از سیاهی رنگ
این ابیات از هفت پیکر، در ستایش رنگ سیاه سروده شده‌. قصه‌ی گنبد سیاه، اولین گام رشد بهرام گور رو نشون می‌ده. یادتونه اینجا قصه‌ی هفت پیکر رو نوشتم؟ حالا تصویری تعریفش کردم.
ایناهاش! وی‌پی‌ان‌ رو روشن نمایید تا همین پایین ببینیدش:

کلا هفت پیکر قصه‌ی هفت شب از زندگی بهرامه. که هر شبش با یه قصه، یه رنگ، یه زن، یه سیاره و یه گنبد گره خورده. شب اول، زیر سایه‌ی گنبد سیاه، از شنبه شروع می‌شه. یا ستردی یا سترن دی. یعنی روز کیوان! فکر کن یعنی نظامی‌اینا نهصد سال پیش تو ایران، شنبه رو با کیوان مرتبط می‌دونستن. بعد هنوز تو انگلیسی شنبه روز سترنه. عجبا!

این پایین هم قصه رو تا یه جایی تعریف کردم، دقیقا تا اونجایی که تازه می‌خواد شروع بشه.:) بقیه‌ش تو کانالمه. پس اگر تا کنون اون یوتیوبِ … رو سابسکرایب نکردید، چنین کنید که دیگه من رفتم که جدی جدی فعالیتم رو درش بیاغازم.

راستی می‌دونستین هفت اورنگ یعنی چی؟ من تا پریروز می‌گفتم معلومه دیگه یعنی هفت تا آسمون. نگو معنی‌ش می‌شه: دب اکبر! یادمه از بچگی به معلم‌هامون می‌گفتیم: این بدبخت کجاش دُبّه؟! این ملاقه‌س!
از معدود مواردی بود که باهامون موافق بودن.

هفت اورنگ

پریروز که داشتم برای ویدیو زیرنویس می‌ذاشتم، دیدم اِ! اتفاقا تو انگلیسی آمریکای شمالی بهش می‌گن:
The big dipper یعنی همون ملاقه‌ی بزرگ. منجمان ایرانی هم به این صورت فلکی می‌گفتن هفت اورنگ که یعنی هفت تا تخت، استعاره از هفت تا ستاره‌‌. و ربطی به هفت طبقه‌ی آسمون نداره.
تا دانستنی‌های بعدی خدانگهدار:)

من در یوتیوب:)
من در اینستاگرام:))